جملاتی که برای حافظه حکم سم را دارند.

دلیلی که باعث شد این مطلب را بنویسم بر میگردد به چند روز پیش که داخل مترو بودم.نمیدانم شما چه مقدار به اطرافتان و اتفاقات آن توجه دارید. ولی معمولا بنده حواسم به اطراف هست و البته نه برای کنجکاوی .

ماجرا از جایی شروع شد که دو جوان داشتند با هم صحبت میکردند و بحث به فراموشکاری کشیده شد و آنها شروع کردند به توجیه یکدیگر که من از تو فراموشکار تر هستم. و طرف مقابل دلایل محکمتری میاورد که من فراموشکارترم . تا اینکه یکی از آنها شروع کرد به نقل خاطره روز گذشته اش که : من دیروز با شخصی قرار داشتم و آدرس را برایم پیامک زده بود و من داشتم حین خواندن آدرس از روی موبایلم داخل جیبم هم به دنبال آن میگشتم و فکر میکردم فراموش کردم گوشی ام را از داخل ماشین بردارم.داشتم برای برداشتن آن به سمت ماشین برمیگشتم که ناگهان گوشی در دستم زنگ خورد و من از ترس آن را به زمین انداختم. پس من فراموشکارترم.

راستش به عنوان یک مدرس حافظه دیگر نتوانستم طاقت بیاورم جلو رفته، سلام کردم و کارت ویزیتم را به آنها نشان دادم و گفتم: فکر میکنم شما واقعا احتیاج به دوره کلاس های حافظه دارید. با تعجب پرسیدند: چرا؟ بعد از کمی شوخی و خنده برای آنها گفتم که ما در کلاس های حافظه اولین اصلی که آموزش میدهیم بحث اعتماد به حافظه هست و اینکه هرگز نگویید من فراموشکارم.(حتی به شوخی😄)

همینطور برایشان گفتم که دانشمندان حافظه را به یک توری تشبیه میکنند. هر بار که شما میگویید من فراموشکارم منفذهای این توری بزرگتر شده و مطالب کمتری را بخاطر میسپارید ولی هربار که به حافظه خود اعتماد میکنید و میگویید من مطالب را به راحتی به خاطر میسپارم این منفذها کوچکتر شده و بسته میشوند. پس از گپ کوتاهی با آنها یکی از آن ها به دوستش گفت درست است ما داریم به خودمان تلقین میکنیم که آلزایمر گرفته ایم.

بعد از خداحافظی از هم در ادامه مسیر به کلمه آخر آن فرد فکر میکردم 

"آلزایمر "

راستی شما چقدر برای مصون ماندن از این بیماری تلاش میکنید.

ما در تیم توانا شو تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا برای پیشگیری و درمان این بیماری قدمهای موثری برداریم.

به امید داشتن مردمانی دانا؛توانا؛شکیبا و زیبا بدرود.

با تشکر یعقوب حمدی 

www.tavanasho.com 

tavanasho.blog.ir