به نام خداوند دانا و توانا
به توجه به استقبال همراهان عزیز توانا شو در خصوص مطلب " سپرده گذاری اعتماد به نفس در بانک ذهنی" لازم دیدم نقش تهیه لیست شکرگزاری را در مدیریت این بانک بیان کنم. امیدوارم که در ادامه این مطلب بتوانم راهکارهای ساده و کاربردی لازم را در این خصوص بیان کنم و همراهان گرامی توانا شو هم با مطالعه و بکارگیری این اصوصل بتوانند قدمهای موثری در راستای توانا شدن بردارند.
یک روز بیدار شدم و دنیایی را مشاهده کردم که هیچکس در آن به شکلی که من تصور میکردم نبود. هرکس داستان، اعتقادات و شرایط خاص خودش را داشت و هر کدام از افراد این دنیا دارای توانایی ها و ضعف های مختص خودشان بودند. مدتی زمان برد تا متوجه شوم از هر کدام از آنها می توانم درس بگیرم و در این مابین پی به تفاوت های خودم نیز بردم.
یاد گرفتم که متفاوت بودن گناه نیست و مجبور نیستم برای موفقیت خودم را شبیه دیگران کنم. الگوهایی را برای خودم انتخاب کردم، قرار نبود من شبیه و مثل آنها شوم ولی در مسیر موفقیت می توانستم بسیاری از تجربیات آنها را به کار بگیرم. اصول مشترک موفقیت را هرکس می تواند به شیوه خودش به کار بگیرد. شناخت تفاوت های دیگران و احترام به آنها از اهمیت فراوانی برخوردار بود و من باید می آموختم که هرچه شناختم درباره خودم بیشتر شود دیگران را راحت تر میتوانم بشناسم و بپذیرم.
در تیپ شناسی نکاتی ساده و کاربردی وجود دارد و شما را وارد دنیای می کند که در آن تفاوت ها نقطه اتصال و قوت هستند و نقص اخلاقی و ضعف محسوب نمی شوند.
راستش تازه متوجه شده بودم که چرا خداوند در قرآن کریم به تفاوت ها اشاره میکند و میگوید حتی اثر انگشت افراد با هم متافوت است و این شمال تمام خلقیات و روحیات افراد نیز می باشد.
مثلا وقتی متوجه میشوی شیوه دریافت انرژی در افراد متفاوت است دیگر برای خنداندن یک فرد درونگرا که به ظاهر در خودش فرو رفته از سرو کولش بالا نمی روی و متوجه می شوی که این دو تیپ متفاوت به چه شکلی انرژی خود را دریفات میکنند.
امیدوارم کارگاههایی که "توانا شو" در خصوص تیپ شناسی برگذار خواهد کرد کمک شایانی به شناخت و احترام به این تفاوت ها بنماید. با آرزوی بهترین ها برای حامیان "توانا شو"
چگونه بانک ذهنی خودتان را مدیریت کنید؟
با سلام و خدا قوت به همراهان همیشگی توانا شو
در مطلب قبلی در خصوص بانک ذهنی و نحوه کارکرد این بانک برایتان نوشته بودم و در ادامه آن بحث خوشحالم به اطلاعتان برسانم که روش هایی برای مدیریت بهینه این بانک ذهنی قدرتمند وجود دارد و من در اینجا به چند مورد از آنها به اختصار اشاره خواهم کرد.
الف- در سپرده گذاری دقت کنید و فقط افکار مثبت را به بانک ذهنی خودتان بسپارید.
بیایید برخورد درستی با موضوع داشته باشیم، اکثر افراد به دفعات فراوان با موقعیت های یاس آور، نا خوشایند و دستپاچه کننده روبه رو می شوند. ولی برخورد افراد موفق و نا موفق با این موقعیت ها کاملا متفاوت است. آنچه که نتیجه نهایی را رقم می زند عکس العملی است که ما در مواجه با رویدادهای زندگی از خود نشان می دهیم. افرا ناموفق قضیه را به اصطلاح به دل می گیرند و به جای اینکه سعی در حل موضوع و مسئله پیش آمده نمایند به لاک خود فرو رفته و این موضوع را بیش از حد شخصی می پندارند.
آنها به تجربیات نا خوشایند خود می چسبند و همین ها را در بانک ذهنی خود سپرده گذاری می کنند و در محکم ترین صندوق امانت بانک قرار میدهند. با اینکه آنها را سپرده گذاری کرده اند ولی هیچگاه آنها را از خود دور نمی کنند و چه بسا که خاطرات ناخوشایند آنها همان چیزی است که در آخرین لحظات بیداری و قبل از خواب به آن فکر میکنند و ابتدایی ترین لحظات روز را با همین افکار شروع می کنند و شاید نیاز به توضیح نباشد که به خواب رفتن با این افکار منفی و پریشان چه بلایی بر سر ضمیر ناخودآگاه می آورد.
بر عکس افراد موفق و دارای هوش هیجانی بالا هیچ گاه به خاطرات منفی خود رجوع نمی کنند. این بدان معنا نیست که آنها اصلا خاطرات منفی و آزار دهنده ندارند. بلکه نکته اینجاست که آنها در سپرده گذاری هایشان دقت بالایی دارند و فقط افکار مثبت و موفقیت هایشان را به بانک ذهنی خود میسپارند.
فکر کردن به خاطرات تلخ و منفی گذشته به منزله این است که شما هر روز مشتی خاک در موتور ماشین خود بریزید. شاید به راحتی برایتان قابل تصور باشد که چه بلایی بر سر موتور ماشینتان خواهد آمد. جالب است بدانید که بسیاری از افراد کارهایی وحشتناک تر از این را با موتور ذهنشان انجام می دهند و حاضر به پذیرفتن پیامدهایش هم نیستند. و مدام گله میکنند از اینکه احساس خوبی به زندگی ندارند و نمی توانند در کارهایشان موفق شوند.
اگر به سرعت اینکار را متوقف نکنید و خاک و ناخالصی ها را از موتور ذهن خود پاک نکنید دیگران را خواهید دید که در جاده موفقیت به سرعت از کنار شما سبقت می گیرند و به سمت مقصد در حرکت هستند. در حالی که شما در کنار جاده با کوله باری از غم و غصه و افکار مأیوس کننده و منفی نشسته اید. راه حل این موضوع بسیار ساده است: در لحظاتی که با افکار خود خلوت کرده اید ، مثلا وقتی که رانندگی می کنید و یا به تنهایی غذا می خورید خاطرات خوب و مثبت خودتان را از بانک ذهنیتان بیرون بکشید و مرور کنید. سعی کنید فقط افکار مثبت و امیدوار کننده را به بانک ذهنی خود بسپارید. با اینکار احساس مطبوعی را در خودتان برانگیخته و اعتماد به نفس بالایی پیدا می کنید. قدر لحظات قبل از خواب را بدانید و مثبت ترین افکار را با خودتان مرور و به حافظه بسپارید.
با ما همراه باشید تا راهکار های دیگری برای مدیریت این بانک قدرتمند ذهنی بیاموزید.
به نام خداوند دانا و توانا
همانطور که قبلا قول داده بودم با همکاری استاد اکبری فر مطالبی را در خصوص پنجره جوهری برایتان در " توانا شو" قرار داده ام.
امیدوارم که مفید واقع شود و شما همراهان همیشگی توانا شو هم ما را با نظرات کاربردی و کارشناسانه خود یاری نمایید.
همانطور که مشاهده میکنید در تصویر فوق چهار پنجره داریم که نشان دهنده وضعیت ما در قسمت های مختلف زندگی است. و ما در این مطلب در خصوص پنجره جوهری در ارتباطات سخن خواهیم گفت.
پنجره زرد:
این پنجره را میتوان ناحیه باز یا شخصیت آشکار نیز بیان کرد. در این ناحیه بسیاری از خصوصیات ما، مانند رفتار، کردار و گفتار در اثر نزدیکی با همکاران و نزدیکان قابل تعریف است. آنهایی که در محیط خانواده و جامعه دارای تلاش و خلاقیت مداومند، اعتماد جامعه ادراه و نزدیکان خود را میتوانند به سادگی حاصل کنند. شخصیت و پشتکار این افراد در نتیجه تلاش آنها آشکار شده و هم خوشان از شخصیتشان آگاهی و شناخت دارند و هم دیگران به خوبی آنها را می شناسند.
پنجره آبی:
این پنجره را می توان ناحیه پنهان یا شخصیت پنهان نامید. ناحیه ای که برای خود شخص شناخته شده است مثلا فرد دارای قابلیت ها، استعداد، لیاقت و توانایی است، اما بر مبنای عوامل روانی نمی تواند نتایج تجربیات خود را به دیگران نمایش دهد. لذا شخصیت او از دیگران پنهان می ماند. در مطلب بعدی در خصوص اینکه چگونه می توان پنجره های جدیدی برای این افراد باز کرد صحبت خواهیم نمود.
پنجره سبز:
این پنجره را می توان ناحیه کور یا شخصیت کور نامید. ناحیه ای که برای دیگران شناخته شده است ولی خود فرد از آن اطلاعی ندارد. که هم می تواند در زمینه توانایی ها باشد و هم در زمینه نواقص اخلاقی یا هر موضوع دیگری. برخی از مردم هم نسبت به فعالیت های اکثر مردم معترض هستند اما توانایی دیدن مشکلات و نقاط ضعف خود را ندارند. البته با وارد شدن این افراد به عرصه های اجتماعی و شروع به فعالیت در گروهها و تیم ها می توان انتظار داشت که تا حد زیادی به این قسمت از پنجره وجودیشان آگاهی پیدا نمایند و از دام تعصبات و عقده های محرومیت رهایی یابند.
پنجره قرمز:
از این پنجره هم به عنوان ناحیه تاریک یا شخصیت تاریک یاد می شود. ناحیه ای که فرد نه تنها خودش را نمیشناسد بلکه دیگران هم از او شناختی ندارند. وقتی که فرد بدبینانه به همه چیز نگاه می کند و به اینکار معتاد می شود این بعد از شخصیت فرد هم به خودش و هم به جامعه تاریک می شود. شاید در این مرحله به یک روانشناس و فرد حرفه ای نیاز باشد تا بتواند به شخص کمک نماید. این پنجره مرز بین دیوانگی و هوشیاری است.
با تشکر از شما همراه عزیز "توانا شو" که وقت گذاشتید و این مطلب را مطالعه کردید. امیدواریم در مطالب بعدی بتوانیم راهکارهایی ساده و کاربری در خصوص شناخت بیشتر شخصیت خود و توانایی لازم برای بهبود پنجره زرد و آبی در اختیارتان قرار دهیم.
